۵ معیار هوش مالی از دیدگاه رابرت کیوساکی
اگر به اطراف خود دقت کنید می بینید که درآمد یک نفر به مراتب بیشتر از فردی دیگر است یا دو نفر در چند سال اخیر دارای درآمد یکسان بودند اما الان از سطح زندگی کاملاً متفاوتی برخوردار هستند. دلیل آن داشتن هوش مالی متفاوت است. غیر ممکن است فردی در حوزه های مالی هیچ مسئله ای نداشته باشد؛ اما نوع مسائل با هم متفاوت است.
می توان گفت مسئله افراد فقیر نداشتن پول کافی و هزینه های زیاد است، از طرف دیگر مسئله افراد ثروتمند داشتن پول زیاد و نیاز به برنامه ریزی برای حفظ ثروت و افزایش آن است. شما کدام نوع مسئله را می خواهید؟! با توجه به توضیحات بالا متوجه می شویم که همه ی ما به صورت مستمر در حال حل کردن مسائلمان هستیم. چیزی که به ما خیلی کمک می کند بتوانیم بهتر از پس آن ها بربیاییم، میزان هوش مالی ما است. به عبارت دیگر هر فردی دارای هوش مالی است که این هوش بخشی از کل هوش ما را تشکیل می دهد و برای حل مسائل مالی مورد استفاده قرار می گیرد. رابرت کیوساکی مدرس بزرگ سرمایه گذاری و موفقیت مالی معتقد است ۵ معیار برای مقایسه هوش مالی افراد وجود دارد. در این مقاله قصد داریم این ۵ معیار را با هم بررسی کنیم.
معیار اول: بیشتر پول درآوردن
اولین معیار برای مقایسه هوش مالی ۲ نفر میزان درآمدی است که آن ها کسب می کنند. بدیهی است کسی که درآمد ماهیانه ۱۰ میلیون تومان دارد از کسی که درآمد ماهیانه ۵ میلیون تومان دارد از هوش مالی بیشتری برخوردار است. از این معیار مشخص می شود که هوش ذهنی از هوش مالی جدا است؛زیرا ممکن است همه ی نمرات یک نفر در دانشگاه بالای ۱۷ باشد اما درآمدش در محیط کار خیلی کمتر از فردی باشد که حتی سواد هم ندارد؛اما راه حل افزایش این معیار هوش مالی چیست؟ به عبارت دیگر چگونه می توان بیشتر پول درآورد؟ ما همه با هم تفاوت داریم و استعدادها و توانایی های خاص خود را داریم. اولین گام برای افزایش معیار شماره یک این است که تشخیص دهیدبهترین راه بیشتر پول درآوردن برای شما چه راهی است. به عبارت دیگر همه ی ما هدف ثروتمند شدن را داریم اما برای تشخیص روند و مسیر صحیح رسیدن به هدف زمان و انرژی نمی گذاریم؛ درحالی که راه رسیدن به هدف از خود هدف مهم تر است.
معیار دوم: محافظت از پول خود
به نظر شما هوش مالی کدام یک از ۲ فرد زیر بالاتر است؟
- فردی با درآمد سالیانه ۱۰۰ میلیون تومان و مالیات پرداختی ۲۵ میلیون تومان
- فردی با درآمد سالیانه ۵۰ میلیون تومان و مالیات پرداختی ۱۰ میلیون تومان
اگر دقت کنید می بینید که نفر اول سالیانه ۲۵% از درامد خود را مالیات می دهد درحالی که نفر دوم ۲۰% از درآمد خود را بابت مالیات به دولت می پردازد. معیار دوم مقایسه هوش مالی، محافظت از پول خود است. پولی که ما کسب می کنیم باید صرف شود اما اینکه چگونه و در کجا صرف گردد بحث بسیار مهمی است که به معیار دوم هوش مالی برمی گردد. این معیار درصد درآمدی را اندازه می گیرد که یک شخص در مصرف کردن پول خود از دست غارتگران مالی حفظ می کند. در مثال بالا دیدیم که نفر اول ۷۵% از پول خود را حفظ می کنددرحالی که نفر دوم ۸۰% از درآمدش را حفظ کرده است لذا دارای معیار دوم بالاتری است.
معیار سوم: بودجه بندی پول خود
بودجه بندی پول نیازمند هوش بسیار بالایی است. بودجه بندی هنر پیش بینی هزینه و درآمدتان و تخصیص درآمدها به هزینه ها به صورت بهینه است. یک بودجه بندی زمانی خوب است که در پایان ماه مبلغی باقی بماند و به روش های مختلف سرمایه گذاری گردد. درنتیجه فردی که ماهی ۱۰ میلیون تومان درآمد داشته و ۹ میلیون تومان آن را خرج می کند دارای هوش مالی کمتری است نسبت به فردی که ماهی ۸ میلیون تومان درآمد دارد و ۶ میلیون تومان آن را خرج می کند. در شماره های قبلی راجع به اهمیت سرمایه گذاری و افزایش ثروت صحبت کرده ایم. پیش نیاز ثروتمند شدن ذخیره کردن مبلغی پول و سرمایه گذاری آن به صورت مداوم است و این کار بدون امر بودجه بندی بسیار مشکل است.
معیار چهارم: تقویت پول خود
پس ازآنکه شخصی مبلغ مازاد بودجه خود را ذخیره می کند، چالش مالی بعدی عبارت است از تقویت این مبلغ. تقویت پول در بیان ساده عبارت است از اینکه از منابع و پول کمتر، کار بیشتری بکشیم. ما می دانیم که با تورم موجود، پس انداز کردن هیچ کمکی به ثروتمند شدن ما نمی کند. لذا باید پول ذخیره شده را تقویت کرد تا حداقل با نرخ تورم زیاد شود و ارزش آن در بلندمدت حفظ گردد. معمولاً راهی که اکثر مردم بلد هستند باز کردن یک حساب سپرده بانکی است. بهتر است بگویم ساده ترین راه، باز کردن یک حساب سپرده است. به همین دلیل سودی که شما از این طریق کسب می کنید راضی کننده نیست، اما متأسفانه ما به خودمان زحمت این را نمی دهیم که راه های بهتر را یاد بگیریم. هوش مالی شماره ۴ یا معیار چهارم در ازای سرمایه گذاری سنجیده می شود. برای مثال کسی که از پول ذخیره شده اش در سال ۴۰% سود می کند معیار ۴ بیشتری دارد نسبت به کسی که از پولش ۳۰% سالیانه سود می کند.
معیار پنجم: بهبود بخشیدن اطلاعات مالی خود
بزرگی می گوید: «پیش از آنکه بدوی، می بایست راه رفتن را بیاموزی» این مسئله در مورد هوش مالی هم صحت دارد. پیش از آنکه مردم بتوانند بیاموزند که چگونه سودهایی فوق العاده بالا برای پولشان به دست آورند، می بایست یاد بگیرند که راه بروند؛ یعنی مقدمات و اصول هوش مالی را بیاموزند. یکی از دلایلی که بسیاری از مردم با هوش مالی شماره ۴ دست به گریبان هستند، نداشتن هوش مالی شماره ۵ است. به عبارت دیگر چون اشخاص اطلاعات مالی خیلی کمی دارند، نمی توانند پول خود را تقویت کنند و درنتیجه آن را به بانک می سپرند. اگر پایه ای قوی از اطلاعات مالی داشته باشید، افزایش دادن هوش مالی تان کار ساده ای است؛اما اگر هوش مالی شماره ۵ شما ضعیف باشد، اطلاعات مالی جدید برای شما گیج کننده بوده و ازنظر ظاهری دارای ارزش اندکی هست. در بورس اوراق بهادار می بینیم که عده ی قلیلی با تحلیل صورت های مالی شرکت ها در حال سودآوری از آن ها می باشند درحالی که همین اطلاعات در اختیار همه است.
چه کسانی بیش از بقیه نیازمند هوش مالی بالا هستند؟
۴ راه برای کسب درآمد وجود دارد:
- کارمندان مثل یک معلم
- خویش فرمایان مثل یک پزشکی که دارای مطب است
- صاحبان تجارت های بزرگ مثل صاحب یک کارخانه تولیدی
- سرمایه گذاران مثل سرمایه گذار بورس
افرادی که دارای تجارت بزرگ هستند و افرادی که سرمایه گذار هستند بیش از ۲ دسته اول نیازمند هوش مالی بالا می باشند. شما می توانید یک دکتر موفق باشید اما آهی در بساط نداشته باشید؛ همچنین می توانید یک معلم عالی باشید اما فقیر باشید اما نمی توانید یک کارآفرین یا سرمایه گذار موفق باشید و درعین حال فقیر باشید. موفقیت در حوزه های سوم و چهارم به صورت پول سنجیده می شود. به همین علت هوش مالی در آن ها بسیار حائز اهمیت است.