Skip links

بازاریابی و اثر پروانه ای

از اثر پروا­نه ای چیزی شنیده اید؟ این تئوری بر مبنای تئوری آشوب شکل گرفته و درواقع منتصب به شخصی بنام اِدوارد لورنز برای توضیح حساسیت وابستگی به شرایط اولیه نسبت به نتایج بسیار گسترده بعدی است. این تئوری بیان می دارد که “تکان خوردن بال های یک پروانه در تایلند می تواند موجب شکل گیری یک تورنادو در تگزاس شود.”

به عبارتی کارهای کوچک و اغلب بی اهمیت می تواند در یک چهارچوب زمانی منجر به اثرگذاری یا شکل دادن نتایج بسیار بزرگ و اغلب غیرقابل باور شود که قابل مقایسه با حرکت اولیه نیست.

به هرحال، سؤال اینجاست که این موضوع چه نقش و اثری می تواند در حوزه بازاریابی خصوصاً در بین شرکت های کوچک تا متوسط از خود بجای بگذارد؟
در حوزه بازاریابی اغلب با این رویکرد و منطق روبرو هستیم که باید “بزرگ فکر کنیم”، “مثبت فکر کنیم” و . . . هزاران هزار کلیشه دیگر که صحبت از بزرگی و نتایج بزرگ می کنند که اینجا فرصت پرداختن به آنها را نداریم. اما با این وجود، حقیقت این است که ما اغلب می توانیم با بکار بردن اثر پروانه ای و شروع به انجام کارهای کوچک – – نکته کلیدی در همین کارهای کوچک نهفته است – – و قرار دادن و هدایت آن در مسیر درست به همین نتایج بزرگ که از آنها صحبت می کنیم دست بیابیم.

article_image_one_363.jpg

اجازه دهید یک مثال ساده بر همین مبنا بزنم:
به اصطلاح یک پست را در شبکه اجتماعی فیسبوک منتشر می کنیم و به ۱۰ نفر از دوستان خودمان می گوییم تا آن را به ۱۰ نفر از دوستان خودشان انتقال دهند و به همین ترتیب آنها هم از دوستان خودشان چنین چیزی را بخواهند. محتوای این پست می تواند تبلیغ یک کنسرت مخفی توسط یک گروه موسیقی معروف باشد. چند بار این خبر باید دست به دست بچرخد تا عمل کوچک اولیه شما (انتشار این پست) به تأثیر و نتیجه ای بزرگ دست پیدا کند؟ تنها در طی ۴ مرتبه تکرار شدن حرکت اولیه شما (با فرض ۱۰ دوست) شما دارای ۱۰۰ هزار طرفدار درصحنه کنسرت خواهید بود تا جایی که به راحتی می تواند این تعداد از تعداد صندلی های در نظر گرفته شده برای این رویداد فزونی بیابد!!! اما متوجه چگونگی و سرعت اثرگذاری حرکت های کوچک برای رسیدن به نتایج بزرگ شدید؟
در دنیای بازاریابی امروز شبکه های اجتماعی در عمل همان نقش اثر پروانه ای را دارند. برندها مکالمه ای را شکل می دهند، و سپس یکباره این صحبت بر سر زبان همه مردم می افتد و از دل آنها هزاران صحبت و ویدئو و هشتگ و . . . بیرون می آید. درعین حالی که می توان از آن تعبیر به بی نظمی کرد، اما موضوعی است ارزشمند برای برندها . . . چالش سطل آب یخ را به یاد دارید؟ سطل آب یخ هم که از آن تحت عنوان بازاریابی ویروسی نام برده می شد، که درست هم بود، به نوعی اثر پروانه ای بود که از حرکت کوچک یک مبتلا به یک بیماری خاص و از روی تخت بیمارستان آغاز شد. تحقق این موضوع نیازی به شبکه های اجتماعی ندارد و این تنها یک مثال بود. شما از طرق مختلف می توانید با استفاده از اثر پروانه ای به نتایج بزرگی در عرصه بازاریابی دست پیدا کنید. این کار می تواند اجرای یک برنامه بازاریابی جدید، تغییر یک منو، جستجو برای یک استعداد جدید، یک شراکت جدید یا حتی انتشار همین مقاله کوتاه باشد.

چند نکته مهم:

بی نظمی: نکته مهم عدم توانایی محاسبه ابعاد بی نظمی برای افراد عادی است، اما تصور ابعاد محتمل آن آسان است. هرچند که اثر پروانه ای اثری قابل پیش بینی نیست، اما پیوسته در حال تکامل است و همیشه هر مرحله بر اساس نتایج حاصل از مرحله قبل شکل می گیرد.

هدایت: به فکر نتایج نباشید، چراکه اغلب کنترلی بر نتایج ندارید یا اینکه میزان کنترل شما بسیار اندک است. فقط باید توجه داشته باشید که حرکت اولیه درست آغازشده باشد و مطابق باارزش های برند شما باشد و بقیه اوضاع تنها در دست متغیرهای بازار است.

فاصله (چه زمانی با مکانی) یک فاکتور ضروری است: شما نمی توانید تنها پس از گذشت ۱۶ دقیقه در انتظار نتیجه باشید. پس باید صبر کرد و این تئوری را با طرح ها و کارهای کوتاه مدت دیگر ترکیب کرد. اگر ۶ ثانیه پس از پرتاب یک موشک ارتفاع طی شده را اندازه گیری کنید، در رسیدن به ستاره ها موفق نبوده اید. چهار ساعت بعد اندازه گیری کنید و نتیجه را ببینید.

سؤال:

  1. این موضوع چگونه در ارتباط با برند شما قرار می گیرد؟
  2. امروز چه کاری می توانید انجام دهید؟
  3. ۱۰ کار قابل انجام شدن برای امروز را لیست کنید!
  4. حتی اگر کاری کوچک باشد که در طی زمان قابل تکرار و ادامه دادن است، حتما ارزشمند است.

Leave a comment

این وب سایت از کوکی ها برای بهبود تجربه وب شما استفاده می کند.
خانه
فروشگاه
مقالات
جست و جو
Explore
Drag