Skip links

شبکه های اجتماعی و اشتباه‌های سرنوشت‌ساز در آنها

شبکه های اجتماعی و پلتفرم های ارتباط اجتماعی از جمله فیس بوک، توییتر، اینستاگرام، لینکدین، گوگل پلاس و گروه‌های و کانال‌های تلگرامی،  همگی با دهانی باز، تشنه و چشم‌انتظار کاربران تازه هستند.

بالاترین اولویت طراحان شبکه های اجتماعی، افزایش تعداد دفعات استفاده و مجموع مدت زمان حضور کاربران در شبکه هاست. شاخصی که از آن به نام Engagement یا درگیر شدن با نرم‌افزار یا اپلیکیشن نام‌ برده می‌شود.

تمایل پلتفرم‌ها برای حداکثر کردن میزان استفاده‌ی کاربران، باعث شده است که کمترین محدودیت‌ها و چارچوب‌ها به کاربران تحمیل شود.

در واقع اگر خودمان خط مشی و اصول حضور در شبکه اجتماعی را تعیین نکنیم، جز در موارد نادر با منعی از طرف شبکه‌ها و پلتفرم‌ها روبرو نخواهیم شد.

به همین علت، بسیاری از نشریات معتبر دنیا، طی سال‌های اخیر سعی کرده‌اند کاربران را به تعریف چارچوب‌های شخصی تشویق کنند؛ یا با ارائه‌ی فهرست اشتباهات و خطاها در شبکه های اجتماعی،کمک کنند تا احتمال بروز این خطاها کاهش پیدا کند.

آنچه در ادامه می‌خوانید، جمع‌بندی مختصری از منابع فوق و سایر منابع معتبر مشابهی است که به موضوع اشتباهات رایج در شبکه های اجتماعی پرداخته‌اند.

نمی‌توانیم بگوییم این موارد به ترتیب اهمیت فهرست شده‌اند؛ چون معلوم نیست کدام‌یک از آنها قرار است بزرگترین هزینه را به شما تحمیل کند.

غلط های دیکته‌ای و اشتباهات نگارشی

غلط های دیکته‌ای در فضای دیجیتال کم نیستند.

شتابزدگی در تایپ، بی‌حوصله بودن در جستجوی املای درست و یادگرفتن از دیکته‌ و نگارش نادرست دیگران، از جمله علت‌های اشتباه در نگارش هستند.

اما به خاطر داشته باشیم که مدیر، همکار، کسی که تصمیم دارد من را استخدام کند و حتی با من دوست شود ممکن است به خاطر دیدن همین اشتباهات گرفتار خطای هاله ای شود (البته به فرض اینکه دیکته‌اش از من بهتر باشد).

همواره به خاطر داشته باشیم که سرعت و قدرت ما انسان‌ها در تعمیم دادن (مربوط و نامربوط) بسیار شگفت‌انگیز است.

به همین علت، خطاهایمان در شبکه های اجتماعی می‌توانند زمینه‌ساز بسیاری از قضاوت‌هاو تعمیم‌های نادرست و غیردقیق درباره‌ی ما باشند.

فعالیت در شبکه‌های اجتماعی در ساعات کار

اگر اکانت شما شخصی است و با فعالیت شغلی‌تان ارتباط ندارد، یکی از کارهای نادرست – و حتی خطرناک – می‌تواند فعالیت در شبکه های اجتماعی در ساعات کار رسمی باشد.

صحبتی کوتاه با چند مدیر کافی است تا حس منفی آن‌ها را نسبت به استفاده‌ی همکاران از شبکه های اجتماعی در ساعات کار درک کنید.

البته ممکن است بگویید که حجم فعالیت‌های من تمام ساعات رسمی کار را پُر نمی‌کند و چرا باید مثل کارگران دوران انقلاب صنعتی، در ساعت‌های خلوت و بیکاری به نقطه‌ای سیاه بر دیوار روبرو خیره شوم؟

این حرف کاملاً منطقی است.

اما قطعاً کارهای شخصی بهتری هم وجود دارد که حتی به فرض خالی بودن ساعت کار، بتوانید به آن‌ها مشغول شوید.

بسته به نوع شغل و فضای کارتان، ممکن است تلاش برای یادگیری یک نرم افزار، تمرین برای یادگیری زبان انگلیسی و کارهایی مانند این‌ها، بتواند رضایت شما و مدیرتان را بهتر تأمین کند.

حرف زدن تهاجمی

فضاهای آنلاین و شبکه های اجتماعی گاهی اوقات، بستری مناسب برای برخوردهای خشن و تهاجمی آماده می‌کنند.

در فضای فیزیکی، به ناچار بین عمل و عکس‌العمل فاصله می‌افتد و همین فاصله گاه باعث می‌شود آتش خشم ما کمی فروبنشیند.

اما در فضای دیجیتال، فاصله بین عمل و عکس‌العمل بسیار کم می‌شود و همین مسئله باعث می‌شود که گاه، حلقه برخورد خشونت‌آمیز شکل‌گرفته و تقویت شود.

البته تنها علت شکل‌گیری فضای خشن در شبکه های اجتماعی، افزایش سرعت گفتگو نیست.

امکان ناشناس بودن و ناشناس ماندن (Anonymity) هم به شما کمک می‌کند.

اما به خاطر داشته باشید که:

شکایت کردن در مورد شرایط کار

اشتباه دیگری که بسیاری از ما انجام می‌دهیم، مطرح کردن شکایت از محیط کار در شبکه های اجتماعی است.

اگر مشکلی در محیط کار من وجود دارد؛ اگر مدیرم کارهای نادرست و غیرمنطقی انجام می‌دهد و اگر از یک همکار دلگیر هستم؛ طرح این مسئله در شبکه های اجتماعی نمی‌تواند مفید و موثر باشد.

اگر یک اکانت خصوصی دارید و فقط ده نفر از دوستان‌تان به آن دسترسی دارند، باز هم منطقی نیست که حرف‌های محیط کار را در آنجا مطرح کنید.

شما هرگز نمی‌دانید در لحظه‌ای که دوست‌تان در حال خواندن مطلب شماست، چه کسی در کنارش نشسته است.

ضمناً هیچ کس هم تعهد نداده که از حرف‌های جالب و شنیدنی ما (که دردِ دل از محیط کار جزو آن‌هاست) اسکرین‌شات نگیرد و برای دوست دیگرش ارسال نکند.

حتی اگر به این امید هستید که حرف‌تان از این طریق به گوش (یا چشم) مدیرتان برسد، به خاطر داشته باشید که مدیران (مثل همه‌ی ما)، در برابر حرف و خواسته‌ای که در جمع مطرح می‌شود مقاومت بسیار بیشتری دارند.

بنابراین در مقایسه با یک گفتگوی دو نفره ساده‌ی غیررسمی، کمتر احتمال دارد که نتیجه بگیرید.

شتابزدگی در رشد جامعه مخاطبان

منطقی نیست انتظار داشته باشیم در چند ماه اول، مجموعه‌ی گسترده‌ای از مخاطبان و تعداد زیادی دوست و آشنا و حجم زیادی از لایک‌ها و کامنت‌ها را جمع کنیم.

اصرار بر این‌که در نخستین هفته‌ها و ماه‌های حضور در یک پلتفرم اجتماعی، همه‌ی فعالان آن‌ فضا حداقل یک بار نام ما را بشوند، الزاماً به نتیجه‌ی مطلوبی منتهی نمی‌شود.

روشهای میان‌بر برای جمع کردن مخاطب در فضاهای مجازی کم نیست.

اما دیر یا زود، می‌بینید که در فضای دیجیتال، جامعه‌ی بزرگتری از مخاطبان و دوستان الزاماً ارزش بیشتری ندارد.

موارد بسیاری می‌توان یافت که جامعه‌ی کوچکتری از مخاطبان و دوستان وفادار می‌تواند از لحاظ انسانی،‌ احساسی، اجتماعی و اقتصادی،‌ مفیدتر و اثربخش‌تر باشد.

یکی از گروه‌هایی که معمولاً خود را در این زمینه استثنا می‌دانند، کسانی هستند که در شبکه های اجتماعی از نشر تبلیغ، کسب درآمد می‌کنند.

بی‌توجهی به مطالبی که لایک یا بازنشر می‌کنیم

در میان متخصصان تحلیل شبکه های اجتماعی یک جمله را بسیار می‌شنوید: You are what you like (شما، همان پست‌هایی هستید که لایک می‌کنید).

البته متخصصان شبکه های اجتماعی این حرف‌ را معمولاً از دیدگاهِ تحلیل سلیقه‌ی کاربران، شناسایی الگوهای رفتار عمومی و تشخیص و تحلیل شبکه های اجتماعی انسانی مطرح می‌کنند.

اما این را هم به خاطر داشته باشیم که دوستان نزدیک و حتی آشنایان دور هم، بر اساس این‌که ما چه مطالبی را لایک می‌کنیم یا زیر چه مطالبی برای چه کسانی کامنت می‌گذاریم توجه می‌کنند.

معمولاً در بحث برندسازی شخصی هم به این نکته اشاره می‌شود که مطالبی که بازنشر می‌کنید درست به اندازه‌ی مطالب خودتان می‌توانند در تصویری که از خود می‌سازید تأثیر داشته باشند.

Leave a comment

این وب سایت از کوکی ها برای بهبود تجربه وب شما استفاده می کند.
خانه
فروشگاه
مقالات
جست و جو
Explore
Drag