۷ سوال برای شروع کار جدید
چه چیزی شما را بر می انگیزاند، در صبح شما را به بیرون از رختخواب می پراند و با روز جدیدی به شوق می آورد. نه اینکه زندگیتان را تسلیم قضاوت های دیگران بکنید و فقط برای اثبات لیاقت تان به دیگران کاری را انجام دهید که هر روز احساس کنید کمی به سوی مرگ پیش می روید!در طی جستجوی مسیر شغلی تان نحوه ای که شروع می کنید بر جایی که از آن سر در می آورید تاثیر می گذارد.مبنا و نقطه شروع شما متکی بر شناخت این است که چه کسی هستید و خواهان چه هستید.
۱٫ چه کسی هستید ؟
ضروری است اول از همه دریابید به چه پایبندید و باورهایتان چیست؛ در غیر اینصورت همواره این ریسک وجود دارد که گرفتار آن مسیر شغلی شوید که هرگز خواستار آن نبودید. نگرش محدود از تعریف خودتان، با لحاظ کردن گذشته، مثلا اینکه «من پسر فلانی هستم» ، «اهل فلان جا هستم»، «در فلان جا کار کرده ام» وسعت زندگیتان را در بر نمی گیرد، این امر می تواند شما را از ایجاد ارتباط با اهداف متعالیتان باز دارد.
پس بیایید به تعریفی روشن و صریح از خودمان برسیم قبل از آنکه دیگران ما را تعریف کنند!
۲- چه می خواهید؟
«موفقیت دستیابی به آن چیزی است که می خواهید.»
شفاف بودن وصریح بودن در مورد اینکه واقعا به دنبال چه هستید، به ویژه برای افرادی که بسیار توانا هستند، کار سختی است. نکته مهم آن است که نیازهای درونی تان را همواره در نظر داشته باشید.نحوه سنجش میزان موفقیت خود را بشناسید چون موفقیت امری شخصی و چند بعدی است و هر کسی تعریف خاصی از موفقیت دارد، وقتی بدانید چه می خواهید آنگاه دست یافتن به آن آسانتر خواهد بود.
۳- برای چیزهای به درد نخور ارزش قائل نشوید و چیزهای ارزشمندتان را دور نیاندازید.
دور شدن از مسیرتان از طریق درگیر شدن زیاده از حد در چیزهایی که مهم به نظر میرسد و غفلت کردن از چیزهایی که واقعا برایتان مهم هستند خیلی آسان است. همه این ها به این مربوط می شود که چقدر اولویت هایتان را می شناسید و بر اساس آنها عمل می کنید.
۴- چه کاری می توانید انجام دهید؟
موفقیت شغلی اغلب حاصل خواست و تمایل شماست تا نتیجه مهارتتان.
داستان زندگی افراد موفق نشان می دهد که چگونه افراد هنگامی که عاشق هر کاری که انجام می دهند هستند، پیشرفت می کنند و در صورت بروز مشکل به راحتی تسلیم نمی شوند به دلیل آنکه کارشان با آرزوها و خواسته هایشان عجین است.پس هنگام پاسخ به این سوال فقط به مهارت هایتان توجه نکنید.
۵- ارزشهایتان را وارد کار کنید.
اینکه چگونه می توانید ارزشهایتان را وارد کارتان کنید بستگی به این دارد که دوست دارید چگونه وقتتان را بگذرانید و چگونه از توانایی هایتان برای حمایت از دلبستگی تان برای خدمت کردن بهره ببرید.
برای درک نحوه ارزش افزایش، پرسیدن پرسش هایی درباره اینکه چگونه دوست دارید کار کنید و بهترین کار را انجام دهید، کمک می کند. به عنوان مثال: آیا دوست دارم تنها کار کنم یا با دیگران؟ آیا دوست دارم در محیطی که نیاز به واکنش سریع، تفکر وتصمیم گیری سریع دارد کار کنم؟ ، آیا دوست دارم افراد را ترغیب کنم؟ و…
همچنین باید به صورت روشن و صریح آنچه را که نمی خواهید انجام دهید مشخص کنید.
۶- در تحقق برنامه های زندگیتان اهمال کار نباشید.
«دوست دارم این کار را بکنم اما …» ، « وقتی این کار را انجام میدهم که …» و یا «همسرم نمی خواهد وگرنه …».
این جمله که زندگی جای آزمایش و خطا نیست، بخاطر حقیقت بودنش زیاد تکرار شده است.خیلی نگران پایان زندگیتان نباشید ، بیشتر نگران آن باشید که هرگز شروع نشود و بدانید رنج ناشی از تغییر نکردن بسیار بیشتر از ترس از تغییر است.
۷- به کجا می خواهید بروید؟
«والاترین آرزوهایم در دور دستها درون پرتو های خورشید قرار دارند. ممکن است به آنها دست نیابم اما می توانم سر خود را بلند کنم و زیباییشان را ببینم، باورشان کنم و تلاش کنم در جهت آنها گام بر دارم.»
«ما در جستجوی کیفیتی از زندگیمان هستیم که کار چندانی با ثروت مادی نداشته باشد، همه ما به شدت در جستجوی برقراری رابطه نزدیک و صمیمانه با همدیگر، با خودمان و با طبیعت هستیم. با این کار می توانیم ساختن دنیایی کمی بهتر به شیوه ای مخصوص خود را به انجام برسانیم.»
به امید اینکه ما نیز بتوانیم جایگاهمان را در این دنیا بیابیم و آن را به مکانی بهتر از آنچه هست تبدیل کنیم و به راستی دنیای خود را در زندگیمان ببینیم و با آرزوی موفقیت برای شما مخاطبان عزیز تارنما.