تاریخچه هشتگ و استراتژی هشتگ (۱)
علامت # در میان انگلیسی زبانها، یک علامت جدید نیست.
این علامت که Number Sign نامیده میشد و میشود، خصوصاً در میان آمریکاییها به عنوان جایگزین واژهی عدد به کار میرود.
به عنوان مثال نفر اول را با ۱# نشان میدهند و میخوانند: Number One.
این علامت راه خود را به صفحه کلید تلفنها هم باز کرد و در آنجا معمولاً Hash خوانده میشد. به طور خاص کسانی که خارج از آمریکا بودند و این علامت را علامت اعداد یا Number Sign نمیدانستند، اصطلاح هش Hash را برای آن به کار میبردند. در صفحه کلید تلفن هم، به کلیدی که علامت # روی آن ترسیم شده بود، Hash Key میگفتند (و میگویند).
دنیس ریچی استفاده از هشتگ را رواج داد
حدود سه دهه پیش، دنیس ریچی (خالق زبان برنامهنویسی C) تصمیم گرفت برای جداکردن کلمات کلیدی و مهم برنامهنویسی از سایر کلمهها و عباراتهایی که داخل کد برنامه میآمدند، از علامت # استفاده کند.
البته هنوز هم به # همان Number Sign میگفتند و اصطلاح هش یا هشتگ رواج پیدا نکرده بود.
به این ترتیب، چشم برنامه نویسان به عبارتهای هشتگ دار مثل include# آشنا شد.
کاربرد هشتگ در چتها و گفتگوهای گروهی
IRC یکی از نخستین سرویسهای گفتگوی گروهی (Group Chat) در جهان بود و طبیعتاً فعالان IT و برنامه نویسی هم سهم قابلتوجهی از کاربران IRC را به خود اختصاص میدادند.
همان ذهنیت آشنا به برنامهنویسی باعث شد که هشتگ (که هنوز Number Sign نامیده میشد) راه خود را به IRC هم باز کند. نام هر اتاق گفتگو با علامت # مشخص میشد.
با این کار، عنوان اتاق گفتگو از تمام کلمهها و جملههای دیگری که در صفحه وجود داشت، متمایز میشد.
به خاطر داشته باشید که آن زمان، هنوز صفحهنمایشها تکرنگ یا Monochrome بودند و نمیشد از تنوع رنگ برای تفکیک کلمات استفاده کرد.
نقش و تاثیر سرویسهای Chat – و IRC به عنوان یکی از قدیمیترینِ آنها – در شکلگیری وطراحی سیستمهای پیام رسان امروز بسیار مشهود است.
مثلاً شاید برایتان جالب باشد که استفاده از علامت @ (یا at – sign) برای نام کاربری هم در IRC رواج داشت و هنوز هم در اکثر شبکه های اجتماعی دیجیتال رایج است.
استفاده از هشتگ در توییتر
در سال ۲۰۰۷ یکی از کاربران توییتر تصمیم گرفت با استفاده از هشتگ، همان فضای IRC را شبیه سازی کند.
اینجا Chat Room وجود نداشت؛ اما میشد با استفاده از هشتگ، هر یک از کاربران این شبکه اجتماعی نشان بدهد که هر یک از توییتهایش به کدام موضوع و بحث (کدام اتاق گفتگو) مربوط است.
به این ترتیب کاربران توانستند با استفاده از هشتگ، به تعریف موضوع گفتگو و طبقهبندی گفتگوهابپردازند.
منابع متعددی تأکید دارند که هشتگ در توییتر به صورت جدی در جهان توسط ایرانیها در سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ رواج یافت و به تدریج فراگیر شد (+).
گرامر استفاده از هشتگ
اگر بپذیریم که کاربران در شبکه های اجتماعی به تدریج زبان خاص خود را پیدا میکنند، تعبیرِ گرامر گفتگو و قواعد دستوری نگارش هم معنا خواهد داشت.
در فرهنگ نگارش در شبکه های اجتماعی، هشتگ را به چند شکل استفاده میکنند: پایان مطلب در کامنتها یا پس از پست اصلی (در اینستاگرام و نرم افزارهای پیامرسان رایج است) قبل از کلمات کلیدی در وسط جمله
استفاده در میانهی جمله با هدف صرفهجویی در فضا انجام میشود. به تفاوت این دو نوشته توجه کنید:
سمینار من در پایان این هفته درباره استفاده از هشتگ در شبکه های اجتماعی خواهد بود.
#هشتگ #شبکهـهایـاجتماعی
سمینار من در پایان این هفته درباره استفاده از #هشتگ در #شبکه_های_اجتماعی خواهد بود.
شیوهی دوم باعث شده پیام کوتاهتر باشد. حتی اگر بخواهید در این حالت میتوانید بدون کاستن از زیبایی متن، در پایان آن از هشتگ های دیگر هم استفاده کنید:
سمینار من در پایان این هفته درباره استفاده از #هشتگ در #شبکه_های_اجتماعی خواهد بود.
#بازاریابیـدیجیتال #دیجیتالـمارکتینگ
البته شکل غیرحرفهای و زشت استفاده از هشتگ هم، متاسفانه در میان برخی از کاربران شبکه های اجتماعی رواج دارد:
#سمینار #من در #پایان این #هفته درباره #استفاده از #هشتگ در #شبکه_های_اجتماعی خواهد بود.
#بازاریابیـدیجیتال #دیجیتالـمارکتینگ
این شکلِ به کار بردن هشتگ، متن را ناخوانا کرده و نیز غیرحرفهای بودن کاربر را آشکار میکند.
نکتهی دیگری که همهی ما میدانیم این است که اگر فاصله (Space) بین کلمهها قرار بگیرد، دیگر کلمههای بعدی جزو عبارت تگ شده حساب نخواهند شد.
انگلیسی زبانها و کسانی که الفبای لاتین دارند، به سادگی کلمات را به یکدیگر میچسبانند و مشکل خاصی هم ندارند.
ما فارسیزبانها هم با استفاده از Underline مشکل را حل کردهایم و ضمن جدا نگه داشتن کلمات از یکدیگر، به شبکه های اجتماعی اعلام میکنیم که منظورمان یک عبارت واحد است.
استفاده افراطی از هشتگ
یکی از کارهای غیرحرفهای که در برخی شبکه های اجتماعی رواج یافته، استفادهی افراطی از هشتگ است.
در توییتر به خاطر محدودیت طول توییت، به ندرت پیش میآید که بیش از دو یا سه هشتگ ببینید.
اما در اینستاگرام زیاد پیش میآید که کاربران به اسپمینگ (Spamming) یا هرزنویسی با استفاده از هشتگ بپردازند.
در اینستاگرام حتی این عادت هم رواج دارد که پس از پُر کردنِ متنِ کپشن با هشتگ، بقیهی هشتگها را در کامنتها بگذارند.
این کار با هدف بهتر دیده شدن در جستجوها انجام میشود و البته در موارد بسیاری هم موفق بوده است. اما همهی شبکه های اجتماعی (از جمله اینستاگرام) پیوسته این روشها را تشخیص میدهند و میکوشند پُستها و مطالبی را که از این تکنیکهای سیاه (Black Hat) استفاده کردهاند با نمایش ندادن و پیشنهاد نکردن، کمرنگ کنند.
کاربردهای هشتگ
نمیتوان کاربردهای هشتگ را به چند موردِ ثابت و مشخص محدود کرد.
اما لااقل سه کاربرد اصلی برای هشتگ به شدت رایج است:
کمک به یافتهشدن و دیده شدن مطلب برای کسانی که هشتگ خاصی را جستجو میکنند
طبقهبندی مطالب مختلف در یک اکانت مشخص
انتقال بار احساسی پیام (مثلاً بعد از یک توییت اعتراضی هشتگ #عصبانیـهستم را میبینیم. این هشتگ نه با هدف طبقهبندی مطالب استفاده شده و نه با هدف یافته شدن مطلب. بلکه گوینده میخواهد فضای احساسی حاکم بر این جمله را به مخاطب خود منتقل کند).
هشتگ های اعتراضی (بشتگ)
هشتگ ابزار خوبی برای اعتراض به شرکتها و سازمانهای بزرگ هم بوده است.
سازمانها و کسب و کارهایی که مشتری در حالت عادی، رسانهای برای اعتراض به آنها ندارد.
به این نوع از هشتگ، بشتگ Bashtag گفته میشود.
مک دونالد زمانی در شبکههای اجتماعی خواسته بود که مردم، با هشتگ McDStories# خاطرات خوب خود را از این برند تعریف کنند.
این کمپین فقط دو ساعت بعد از اجرا کنسل شد.
چون هشتگ به بشتگ تبدیل شده بود و مردم همهی اعتراضات خود را از این طریق اعلام میکردند.
نشریه فوربس، گزارشی از این رویداد را با عنوان وقتی که Hashtag به Bashtag تبدیل می شود ارائه کرده است (مقاله فوربس).
هشتگ به عنوان یکی از علائم غیرکلامی جدید
به نظر میآید که هشتگ برای نسل جدید جوانان که نخستین گفتگوهای اجتماعی مهم خود را به جای دنیای فیزیکی در شبکه های اجتماعی دیجیتال آغاز کردهاند، معنایی بسیار عمیقتر و وسیعتر دارد.
علاوه بر نشان دادن لایک کردن با دست که این روزها در میان مردم بسیاری از نقاط جهان به عنوان نشانه بصری جا افتاده است، هشتگ هم اخیراً جایگاه خود را به عنوان یکی از علائم غیرکلامی باز کرده است.
به نظر میرسد که این هجوم شدید هشتگها به زندگی انسانها، برای خیلیها چندان خوشایند نیست.
حتی Wired در مقالهای پس از بیان توضیحات مختلف در زمینه این شکل افراطی استفاده از هشتگ، از خوانندگان میخواهد که نظرات خود را بیان کنند. همانطور که متن مقاله هم چندان مثبت نیست، نظرات خوانندگان هم چندان مثبت نیست.
گاردین هم به شکل دیگری به این بحث پرداخته است