۱۲ بهانه برای جلوگیری از کارآفرینی
اگر جزء آن دسته افرادی هستید که هرگز موفق به شروع کار مورد علاقه خود نشده اید، مطمئناً یکی از بهانه های زیر شما را از تلاش برای رسیدن به هدفتان بازداشته است .بسیاری از ما در زندگی خود دلایلی را بهانه می کنیم که مانع دستیابی به رویا ها و اهدافمان می شوند.
۱٫برای شروع خیلی دیر است
بسیاری از شرکت های موفق، دوباره از ایده های قدیمی برای ابتکار و خلاقیت در کار خود استفاده می کنند. برای شروع دیر نیست. زمانی دیر می شود که دیگر انگیزه کافی برای سریع تر ، قدرتمند تر و بهتر بودن وجود نداشته باشد.
۲٫ من خیلی می ترسم
فکر می کنید شما استثنا هستید؟ نه اینطور نیست. هر کارآفرینی دچار ترس می شود. شما می توانید انتخاب کنید. می توانید به ترس خود اجازه دهید که مانع موفقیت شما شود و یا از آن در جهت ایجاد انگیزه برای تلاش بیشتر در جهت دستیابی به اهدافتان کمک بگیرید.
۳٫من افراد مناسب را نمی شناسم
شما می توانید از طریق رسانه های اجتماعی مختلف مانند فیس بوک، تویتر و لینکدین با افراد بسیار موفق ارتباط برقرار کنید.در واقع افراد موفق به راحتی در دسترس هستند و شاید این یکی از عوامل مهم موفقیت آن ها است.البته ممکن است گاهی از سوی افراد مورد نظر پاسخی دریافت نکنید. اگر آن ها پاسخ ندهند، احتمالا دچار اشتباه شده اید. افراد هر چقدر تاثیر گذارتر و شناخته شده تر باشند، به تبع آن درخواست های بیشتری هم دریافت می کنند. دلیل خوبی برای برقراری ارتباط با آن ها بیان کنید تا از پاسخ آن ها غافلگیر شوید.
۴٫ قبل از شروع کار باید سرمایه کافی را بدست آورم
افراد کارآفرین بیشترین میزان استفاده را از کمترین امکانات می برند، سرمایه کمتر، نیروی انسانی کمتر، زمان محدود تر … .ممکن است هرگز سرمایه کافی برای شروع کار را بدست نیاورید. اگر از سرمایه کافی برای شروع کار طبق برنامه تعیین شده برخوردار نیستید، برنامه خود را تغییر دهید.شما همیشه قادر به تعیین میزان داشته های خود نیستید، اما می توانید تصمیم بگیرید که از منابع موجود چگونه استفاده کنید.
۵٫ زمان کافی ندارم
شما مانند هر فرد دیگری مقدار زمان برابری را در اختیار دارید. تنها تفاوت در نحوه استفاده از این زمان است.اگر در زیر زمین گرفتار شده و تنها به اندازه ۲۴ ساعت اکسیژن در اختیار داشته باشید، مطمئنا به چت کردن با دوستان و چک کردن شبکه های اجتماعی نخواهید پرداخت، تنها کاری که انجام می دهید کندن زمین و یافتن راهی برای رهایی از این شرایط است. سعی کنید.برای انجام هر کار مهمی که هدف قرار داده اید به همین میزان تلاش کنید.
۶٫ از مهارت های لازم برخوردار نیستم
این مسئله مهمی نیست. می توانید این مهارت ها را یاد بگیرید. می توانید دوره های آموزشی لازم را بگذرانید، کتاب بخوانید، با دوستان خود صحبت کنید، کار پاره وقتی را انجام دهید و یا با فردی که این مراحل را با موفقیت پشت سر گذاشته است صحبت کنید و از او بخواهید که به صورت داوطلبانه برای مدتی در کنار او کار کنید.مهارت ها را باید آموخت کسی آن ها را به شما نخواهد داد، بنابراین تمام تلاش خود را برای کسب آن ها بکنید.
۷٫ ایده جالبی ندارم
ارائه یک ایده جدید و منحصر بفرد کار سختی است.اما بررسی مسائل موجود کار راحتی است. اطراف خود را بررسی کنید و در مورد چیزهایی که درست کار نمی کنند، قیمت آن ها خیلی بالاست و یا زمان را تلف می کنند فکر کنید. راه حل های مناسب برای رفع این مشکلات ایده ها هستند.
۸٫ درصد ریسک آن بالاست
ریسکی که در حال حاضر اقدام به انجام آن می کنید، در آینده قابل جبران است. شما می توانید بر هر لغزش، خطا و شکستی غلبه کنید و از آن ها برای برخورداری از قدرت و هوش بالاتر برای دستیابی به اهداف خود استفاده کنید.اگر تلاش نکنید، همیشه حسرت فرصت های از دست رفته را خواهید خورد. در دوران سالمندی به گذشته خود فکر کرده و به خود می گویید ” اگر … را انجام می دادم چه اتفاقی می افتاد”.این تنها موردی است که نباید در مورد آن ریسک کنیم.
۹٫ باید تا زمانی که تمام شرایط به طور کامل آماده شود منتظر شوم
هیچ چیزی هرگز کامل نخواهد شد.شما سعی کنید کار خود را به بهترین نحو ممکن انجام دهید. اگر کمی تلاش بیشتر منجر به کسب نتایج قابل توجهی می شود، این کار را انجام دهید. اگر تلاش بیشتر منجر به تفاوت قابل ملاحظه ای نمی شود، دست از آن بکشید.سعی کنید با توجه به بازخوردهای افرادی که نظرشان مهم است – مانند مشتریان – پیشرفت کنید.
۱۰٫ من ایده بزرگی دارم … اما هیچ کس آن را درک نمی کند
چرا درک می کنند. آن ها در ک می کنند که ایده شما خوب نیست.ایده های خوب در چند کلمه قابل توضیح هستند. محصولات عالی در چند کلمه قابل توضیح هستند. وقتبی به نظر می رسد که هیچ کسی ایده شما را درک نکرده است، یعنی تنها کسی که آن را درک نکرده است خود شما هستید.غرور و خود رأی بودن خود را کنار بگذارید و سعی کنید اشتباهات خود را پیدا کنید.
۱۱٫ کار خیلی سختی است
سفرهای طولانی سخت هستند.شما نمی توانید یک شبه به هیچ کدام از اهداف بزرگ خود برسید، اما می توانید یک گام، هر چند کوچک، در مسیر دستیابی به اهداف خود بردارید. فکر کردن به پایان سفر و وسایل مورد نیاز باعث خواهد شد تا هیچ گاه شروع به حرکت نکنید. تنها سعی کنید کاری را انجام دهید که به شما کمک می کند تا به هدف خود نزدیک تر شوید.
۱۲٫ شکست خیلی خجالت آور است
بله درست است شکست با اضطراب و خجالت همراه است. اما اگر افرادی در مورد شکست شما انتقاد می کنند، مطمئن باشید همان افرادی هستند که خود هرگز جرات انجام کاری را نداشته اند. پس نگران صحبت های آن ها نباشید.