پرش لینک ها

ترک ۱۰ عادت غلط کارآفرین پس از فارغ التحصیلی

پس از این همه سال که مدام درس خواندید و در کلاس های مختلف حضور داشتید ممکن است چند عادت بد را با خودتان از دانشگاه به زندگی واقعی آورده باشید.بله! بالاخره تمام شد و از خط پایان گذشتید. حالا با در دست داشتن این مدرک می توانید تجارتی را که سال ها برای راه اندازی اش تلاش کرده بودید شروع کنید، اینطور نیست؟ نخیر اینطور نیست، کجا با این عجله؟

قبل از هر اقدامی اول این ۱۰ عادت بد را همانجا پشت در خوابگاه رها کنید تا یک شروع محکم و آینده دار داشته باشید:

۱٫ لباس نامناسب

روزهای تی شرت و شلوار راحتی دیگر تمام شد. آن نوع لباس پوشیدن برای دانشگاه و فضاهای دوستانه مناسب بود. حالا دیگر باید لباس های متشخصانه را از کمد درآورده و درخور یک کارفرما لباس بپوشید. نوع پوشش شما مستقیماً نمایانگر شخصیتتان است. اگر به جلسۀ مهم یا مذاکرۀ سرنوشت سازی می روید حواستان به خط اتوها باشد.اگر به کمدتان نگاه می کنید و بدنبال لباس مناسبی برای محل کار می گردید گزینه ای را انتخاب کنید که در آن احساس خوب و راحتیدارید و صد البته از بیرون شما را یک شخص حرفه ای و مقید معرفی کند.

۲٫ فرستادن بی وقفۀ پیامک

درست است که جهان امروز گرایش به تکنولوژی های جدید دارد و یکی از این فناوری های بسیار محبوب بین دوستان و همکاران فرستادن پیامک است. اما موقعیت هایی هم وجود دارند که در آن باید به جای نوشتن، گوشی تلفن را بردارید و صحبت کنید. یکی از این موقعیت ها وقت کسب و کار است. واقعاً اینکار را ممنوع کنید. وقتی در حضور ارباب رجوع همیشه نگران پیامک های جدید بر تلفن همراه تان باشید به مشتری و کسانی که کنار شما هستند بر می خورد و فکر می کنند به آنها اهمیت نمی دهید. واقعاً کمی گستاخانه بنظر می آید. از این به بعد قرار است موقعیت اجتماعی تان دستخوش تغییرات مثبت شوند، پس عادات تان را هم باید تغییر دهید.

article_image_one_207.jpg

۳٫ تعلل در انجام کارها

ممکن است طی دوران تحصیلتان توانسته باشید یکی دو تا پروژه یا کلاس را پشت گوش بیندازید یا در انجامشان تعلل کنید و اتفاق خاصی نیفتاده باشد اما در اقدام برای شروع یک آرزو، انداختن کارها به دقیقۀ نود مخرب ترین عادت است. باید مطمئن باشید که همه چیز در اسرع وقت و زمان مناسب خودش انجام می شود. امروز و فردا کردن باعث ایجاد دردسرهای غیر قابل پیش بینی می شود و تجارت شما را به سمت و سوی مشکلات بزرگی مثل عدم رضایت مشتری سوق می دهد.

۴٫ قراردادن تمام اطلاعات خصوصی در رسانه های اجتماعی

عکس های تعطیلات بهاری و دوستان مختلف تان را در صفحات اجتماعی قرار ندهید. این تفریحات تا قبل از فارغ التحصیلی و در جمع دوستان و هم کلاسی ها جالب بود، اما حالا اصلاً فکر خوبی نیست که تمام جزئیات زندگی تان را در دسترس عموم قرار بدهید. تنظیمات فضای خصوصی و محرمانگی این سایت ها مدام در حال تغییرند و ممکن است متوجه نشوید که اطلاعات خصوصی تان در دسترس چه کسانی قرار می گیرد. خودتان فکر کنید، کسی که در شرکت شما را با کت و شلوار و پشت میز با کلی احترام می بیند، حالا با عکس هایی مواجه می شود که لب ساحل با شلوارک و رکابی راه می روید! اگر می خواهید جزئیات تعطیلات و مهمانی هایتان را با دیگران در میان بگذارید آن دیگران را فقط به شعاع کوچکی از دوستانتان محدود کنید.

۵٫ زندگی دانشجویی

دیگر این مرحله را گذرانده اید وفراز و نشیب هایش را چشیده اید. حالا می خواهید چیزی بوجود بیاورید که جهان تا به امروز به چشم ندیده است. بعنوان یک کارآفرین جوان می توانید از تجارب و روابط دیگران برای موفقیت استفاده کنید و لازم می بینم یادآوری کنم که این تجربیات به دوران دانشگاه ختم نمی شود. مکالمه های طولانی مدت با قشر بخصوصی از دوستان را فراموش کنید. در عوض باید مکالمات را تا جای ممکن کوتاه اما همه گیر کنید. یعنی دربارۀ مسائلی بحث کنید که در کوتاه مدت به نتیجه می رسند و دامنۀ افراد بیشتری را برای شرکت در بحث شامل می شود.

۶٫ مهمانی های مکرر

خواب کافی مسئلۀ بسیار مهمی است، بویژه وقتی کارآفرین تازه کاری هستید که می خواهد تجارت جدیدی را شروع کند. در دوران دانشجویی انتخاب میان شب نشینی با دوستان و در سوی دیگر خواب راحت و کافی واقعاً سخت است. اما وقتی لباس کارفرمایی تان را به تن می کنید باید همیشه آماده و سرحال باشید تا بتوانیددر مواجهه با مسائل دشوار تصمیمات درست بگیرید. برای خوش گذرانی همیشه وقت هست اما دنیای واقعی پیرامون مسائل واقعی و روزهای کاری می چرخد و باید بتوانید بین کار و تفریح تعدیل ایجاد کنید.

۷٫ غیر واقعی بودن

در طی دوران دانشگاه مکن است حین تقلب کردن مچتان را گرفته باشند و یا از یکی دو تا دروغ مصلحتی قسر در رفته باشید. آن روزها تمام شدند. این خیلی مهم است که یک کارفرما دربارۀ خدمات و محصولاتش با مردم صادق باشد. انتظاراتتان را بیان کنید و انتقاداتان را صادقانه مطرح کنید و تا جایی که ممکن است از غلو کردن پرهیز کنید.

۸٫ پیدا کردن ساده ترین راه

استفاده از حل تمرین ها و جزوه های کمکی دروس سخت دانشگاهی خیلی وقت ها زندگی مان را نجات داده اند اما در زمینۀ کاری، میانبرها ممکن است دقیقاً بدترین راه حل باشند. کارآفرینی سفری است که در آن هیچ ضمانتی وجود ندارد. وقتی حرف تحقیق، تطابق و تولید به میان می آید کارآفرین موفق کسی است که پیگیر و سخت کوش باشد. خلاقیت تقلب کردنی نیست!

۹٫ وابستگی به دار و دستۀ خاصی از دوستان

دانشگاه از بیرون یعنی جایی برای تعامل با همه جور آدم و همه جور تفکر و تلاش برای سازگاری با آن ها؛ اما وقتی وارد آن می شوید زیاد هم با دبیرستان فرق نمی کند. معمولاً با گروهی از افراد رابطه برقرار می کنید و دوست می شوید که مشابه ترین تفکر و منش را با شما دارند و ارزش هایتان به هم نزدیک است. اما این افراد لزوماً در زمینۀ کاری هم با شما هم عقیده نیستند و ممکن است باعث پیشرفت شما و تجارت تان نشوند. یا اصلاً شاید خود شما نخواهید در شیوۀ ادارۀ کارتان نظر بدهند. بدنبال افراد فرا سو رونده و فعال باشید، مهارت هایشان را ارزیابی و در نهایت اگر صلاح دانستید استخدامشان کنید.

۱۰٫ زیاده خوانی

از نظر من واقعاً بدترین عادت دوران دانشجویی زیاده خوانی های شب امتحان است. کلاس ها تمام شده، کتاب خانه ها پر و هر کسی را که می بینی از کار و مطالعۀ سخت امتحان شکایت می کند. واقعیت این است که کارآفرینی یک روند شب امتحانی دائم است. یک درگیری همیشگی که اگر کارآفرین تازه کار و باهوش بتواند لذت بردن از این روند ثابت را پیدا کند موفقیتش را تضمین کرده است.

ارسال دیدگاه

این وب سایت از کوکی ها برای بهبود تجربه وب شما استفاده می کند.
خانه
فروشگاه
مقالات
جست و جو
Explore
Drag