از کجا استارت آپ خود را شروع کنیم
استارت آپ ها معمولا توسط افراد خوش بین و در عین حال جاه طلبی ایجاد می شود که به موفقیت خود ایمان دارند. داشتن یک طرح تجاری (بیزینس پلن)، قرار گرفتن در کنار مربی ها (Mentors)ی کار آزموده و پیدا کردن یک سرمایه گذار مدل هایی از این دست است. افرادی که به دنبال راه اندازی استارت آپ هستند ابتدا مسیرهای گسترش تجارت خود را بررسی می کنند. آنها محصول یا سرویسی را انتخاب می کنند و مدل های درآمدزایی آن را می سنجند.
افراد با سرمایه کمی می توانند ایده خود را پرورش دهند و آن را تجاری کنند. امروزه در اطرافمان انواع و اقسام داستان های موفقیت استارت آپ هایی را که توسط یک یا دو نفر ایجاد شده و به سرمایه ها و تجارت های چند میلیارد دلاری تبدیل شده اند می شنویم. نمونه های موفق آن امروزه در دسترس میلیون ها نفر از مردم قرار دارند و همه ما تقریبا داستان ها و زیروبم های آن را می دانیم.
داشتن مدل تجاری شامل اهداف و ماموریت ها برای رسیدن به محصول و سرویس مناسب کلیدی ترین موضوع راه اندازی یک استارت آپ است. در کنار این داشتن یک ساختار مالی نیز برای تضمین موفقیت استارت آپ ضروری است.
کارآفرینانی که می دانند چگونه می توانند مجموعه ای از ترافیک کاربران رابه پول تبدیل کنند و در این مسیر کاملا واقع گرا هستند به سرعت می توانند به پیشرفت خود امیدوار باشند.
در کنار طرح تجاری، داشتن یک طرح برای بازاریابی هم موضوعی ضروری برای استارت آپ ها است. کارآفرینان باید بدانند که چگونه می توانند در بازار حرکت کنند، محصول خود را برای چه طیف مشتریانی و چگونه عرضه کنند و در عین حال از شبکه های اجتماعی و بستر موجود در آن چگونه بهره بگیرند.
استارت آپ های امروزه بدون داشتن یک برنامه بازاریابی که شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک، توییتر، لینکدین، یوتیوب و پینترست را در برنگرفته باشد عملا مورد توجه هیچ سرمایه گذاری قرار نمی گیرد.
داشتن یک حسابدار زبده نیز بسیار ضروری است. حسابداران دست راست بنیانگذاران استارت آپ ها و همچنین مدیران شرکت های نوپا محسوب می شوند. حسابداران می توانند به بنیانگذاران استارت آپ ها که عمدتا جوانانی با تجربه کم در زمینه مالی هستند مشاوره های بسیار موثری بدهند که کدام مسیر قانونی و کدام مسیر غیر قانونی و دردسرساز است.
تغییر مدل تجاری
یک ویژگی استارت آپ های موفق در این است که می توانند به راحتی و بنا بر شرایط موجود مدل تجاری خود را به سرعت تغییر دهند. ویژگی که کمتر شرکت بالغی از آن برخوردار است. انعطاف و سرعت عمل در تغییر مدل تجاری یکی از مهم ترین عوامل برای سوق دادن یک استارت آپ به سمت موفقیت در بازاری است که به سرعت در حال تغییر است. مشاوره گرفتن از شرکت های بالغ و افراد با تجربه در تجارت یک اصل بسیار ضروری است که عمدتا بسیاری از شرکت های جوان از آن غفلت می کنند. کسانی که عمر بیشتری را در یک تجارت گذرانده اند می توانند به اندازه چندین سال یک شرکت استارت آپ را از افتادن به یک مسیر اشتباه دورکنند و آن را جلو بیندازند. سرمایه گذاران نیز می توانند مربی های خیلی خوبی برای استارت آپ ها باشند. آنها به دلیل داشتن شم اقتصادی بالا می توانند به طور حدودی مسیر یک استارت آپ را اصلاح کنند. سرمایه گذارانی که روی یک استارت آپ سرمایه گذاری می کنند عمدتا تلاش می کنند تجربیات دوستان یا مدیران شرکت های با تجربه را در اختیار استارت آپ های خود قرار دهند تا آنها را در مسیر موفقیت قرار دهند.
در کدام کشورها استارت آپ راه بیندازیم
واقعیت این است که بسیاری از استارت آپ ها به شهرت و موفقیت نمی رسند؛ آنها که از آن میانه می گذرند به ما نشان می دهند که مسیر قابل پیمودن است. هزینه راه اندازی یک استارت آپ در کشورهای مختلف متفاوت است اما به هر دلیلی ممکن است یک کارآفرین تصور کند که می تواند در کشور دیگری استارت آپ خود را راه اندازی کند. اینکه لزوما تصور کنیم استارت آپ هایی که با هزینه کمتر یا بیشتری راه اندازی می شوند موفق ترند راه را به اشتباه رفته ایم. با این حال چه کسی است که نخواهد استارت آپش را با ارزان ترین هزینه ممکن راه اندازی کند. اما واقعیت این است که موفقیت یا عدم موفقیت به شاخص هایی فراتر از هزینه راه اندازی باز می گردد.
در زوریخ سوئیس راه اندازی یک استارت آپ سالانه ۳۱۴ هزار دلار هزینه بر دارد. سوئیس یکی از گران ترین کشورها و شهرها برای راه اندازی یک استارت آپ است. در این شهر شما باید بابت توسعه وب ۹۹ هزار دلار سالانه و بابت طراحی وب ۸۰ هزار دلار سالانه هزینه کنید که با احتساب هزینه ۳۶ هزار دلاری بابت اجاره دفتر شما باید مبلغ بالایی را در همان یک سال نخست هزینه کنید.
در سیدنی استرالیا نیز اوضاع کم و بیش مشابه سوئیس است. راه اندازی استارت آپ سالانه ۳۱۰ هزار دلار خرج در بر دارد ضمن اینکه هزینه بالای اجاره (۴۷ هزار دلار سالانه) هم واقعا قابل توجه است.
در شهر گران نیویورک اگر بخواهید استارت آپ راه اندازی کنید باید سالانه ۲۹۶ هزار دلار کنار بگذارید. ۸۷ هزار دلار آن بابت توسعه وب و ۷۶ هزار دلار آن بابت طراح وب است. ضمن اینکه هزینه اجاره دفتر نیز سالانه ۴۵ هزار دلار است.
در سانفرانسیسکو که مهد استارت آپ ها محسوب می شود هزینه سالانه راه اندازی یک استارت آپ ۲۶۳ هزار دلار است. هر چند هزینه اجاره تقریبا نصف نیویورک است اما هزینه طراح وب ۷۹ هزار دلار و هزینه توسعه دهنده وب سالانه ۸۱ هزار دلار است. در شهر لندن نیز اوضاع کم و بیش مشابه سانفرانسیسکو است. هزینه سالانه راه اندازی استارت آپ ۲۴۰ هزار دلار است. هر چند هزینه طراح وب و توسعه دهنده وب در این شهر نسبت به نیویورک و سانفرانسیسکو کمتر است اما هزینه بالای اجاره (۶۳ هزار دلار) باعث بالا رفتن هزینه نهایی راه اندازی می شود.
اما اوضاع در بمبئی هند بسیار متفاوت است. در این شهر شما با ۷۱ هزار دلار سالانه می توانید یک استارت آپ راه اندازی کنید. هزینه نیروی انسانی شامل توسعه دهنده وب و طراح وب بسیار پایین است.
در مانیل فیلیپین اوضاع از بمبئی هم بهتر است. با حدود۴۵ هزار دلار می توان برای یک سال هزینه یک استارت آپ را فراهم کرد. قیمت پایین اجاره ملک (حدود ۱۰ هزار دلار در سال) به همراه نیروی انسانی ارزان دلایل اصلی پایین آمدن هزینه راه اندازی است.